جدول جو
جدول جو

معنی گردن باریک - جستجوی لغت در جدول جو

گردن باریک
(گَ دَ نِ)
ملایم و مطیع. منقاد. (غیاث). کنایه از ملایم و هموار. (آنندراج) :
حسن فولاد بود گردن باریک اینجا
تیزی تیغ به جوهر چه تواند کردن ؟
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
گردن باریک
کسی که دارای گردنی باریک باشد
تصویری از گردن باریک
تصویر گردن باریک
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ اَ دو کَ دَ)
کنایه از کمال اطاعت. و با لفظ داشتن در مقام عدم اعتذار و اکراه مستعمل است. (آنندراج) :
بکش گو تیغ برگیر و رگ گردن تماشا کن
ز مو باریکتر در زیر تیغش گردنی دارم.
ظهوری (از آنندراج).
گردنی داریم از موی میان باریکتر
سر نمی پیچیم گر بر دار ما را میکشی.
صائب (از آنندراج).
ثابت و سیار باشد حکم کش سیاره را
گردن باریک دارد رشته پیش جوهری.
میر الهی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
از روستاهای شهرستان بابل
فرهنگ گویش مازندرانی